-
کجاست بگو...
چهارشنبه 7 شهریور 1397 21:23
کجاس بگو اون که برات می مرده کو اون که قسم می خورده که دوسِت داره اما به جاش با یه قسم هرچی که داشتی برده کو تنها شدی باز تف سربالا شدی گذاشت و رفت، دیدی دوسِت نداشت و رفت کجاس بگو اون که برات می مرده و هرچی که داشتی برده کو اون که یه باره اومد و آتیش به زندگیت زد و ازت برید اون که دل ساده و تنهاتو به صُلابه کشید یادت...
-
میون این همه سرگردونی...دل من گرفته ماه پیشونی(ماه پیشونی)
سهشنبه 30 مرداد 1397 22:48
میون این همه سرگردونی دل من گرفته ماه پیشونی بیا باز دوباره بی تابم کن منو تو رنگ چشات خوابم کن نگو غصه اخرش مرگه منه , داره چشمات منو آتیش میزنه نگو از تلخی دنیا سیرم نگو میرم نگو که میمیرم ای گل بهارم دشت لاله زارم قلب داغ دارم , سنگ بی مزارم , درد موندگارم روز ناگوارم , زخم بی شمارم , زهر روزگارم خنده هامو با تو از...
-
وجودم آش و لاش انفجارای دمادم شد..پس از تو روی من بمبای خنثی هم عمل کردن(چنگیز)
سهشنبه 30 مرداد 1397 22:34
چه کردی با خودت چاوشخونه خا بی زائر چه کردی با خودت بغض خیابونای بی عابر موذن زاده رو مزارت نوحه می خونه چه کردی با خودت آوازه خونه شهر بی شاعر چه دردی می کشه عاشق فقط پاییز می دونه خراسون از چه می ناله فقط چنگیز میدونه عذاب هرزه رویی گل جالیز میدونه موذن زاده رو مزارت نوحه می خونه منو بعد تو با دایه پریشون خون بغل...
-
کی گفته این خواهش منو تو چشم تو کم میکنه...(سازش)
دوشنبه 29 مرداد 1397 21:07
هر جور میتونی بمون من با تو سازش میکنم هر بار میگفتم نرو اینبار خواهش میکنم با زخم تنهاتر شدن محتاج تسکینم نکن تنهاتر از من نیستی تنها تر از اینم نکن ♫♫♫ با گریه های هرشبم دنبال مرهم نیستم اینبار بشکن بغضمو فکر غرورم نیستم کی گفته این خواهش منو تو چشم تو کم میکنه این التماس آخرم خیلی بزرگم میکنه ♫♫♫ باور نکن راضی بشم...
-
اگه باید بری برگ راحت...اگه باید برم بگو میرم....(اشتباه)
جمعه 26 مرداد 1397 16:31
از کدوم اتفاق ترسی از کدوم حادثه پشیمونی چی شده که به من نمیشه که بگی چی شده که خودتم نمیدونی به سکوتم مدام مشکوکی از سکوتت مدام داغونم تو چرا از نگاهم میترسی من که چیزی ازت نمیدونم پر دلشوره ای حواست نیست چی شده ای کی چشاتو ترسونده اگه از من دلت گرفته بگو اگه فک میکنی دلی مونده واسه هر اشتباه راهی است اگه میدونی...
-
توی این خونه پوسیدم خدایا...(دیوار بی در)
یکشنبه 21 مرداد 1397 22:15
توی این خونه پوسیدم خدایا مگه دیوار اینجا در نداره چقدر باید تحمل کرد بی عشق مگه دنیا در و پیکر نداره چشام کم سو شد از بس گریه کردم نمیدونم کی از این خونه میرم دارم میپوسم و چشم انتظارم دارم میمیرم و از رو نمیرم هی سر به راه تر هی سربه زیر تر هی گوشه گیر تر هر لحظه خسته ترهر لحظه تلخ تر هر لحظه پیر تر دنیای من تویی...
-
یه گوشه ی این شهر...یه قصه ی کوتاه...(بیست و یک روز بعد)
جمعه 19 مرداد 1397 10:57
یه گوشه ی این شهر یه قصه ی کوتاه که کوچه ی بن بست کنار یه ایستگاه تنها تو با با من همراه تنها تو با من همراه دردامو گرفتی تا خوب باشه حالم نذاشتی بگیره هوای خیالم دستات آرامشم د ا د دستات آرامشم داد هیشکی نمیبینه بعد از تو میپاشم پر میشم از خالی دیگه نمیتونم شکل خودم باشم آیندمو بی تو ندیده میفروشم میترسم از دوریت از...
-
من تو این جهنم همه رویاهامو کشتم...همین دستشو ول کردیم دنیا مارو گم کرد(بعد از من)
پنجشنبه 11 مرداد 1397 19:39
وقتی من شکستم هیشکی پشت من نبود هیشکی دست دراز نکرد به سمت من واسم نموند تنها بودم وقتی می شد پشت به پشت چشم کبود هیشکی پشت من نبود هیشکی تخمشم نبود روزی هزار تا صفحه پشت سرم میزاشتن مانع توی راه واسه ی کشتنم می کاشتن اما من می گفتم تلاش دشمنم بی فایدست با این هزار تا صفحه مستند می ساختم هرروز بیشتر درد من تو قلبم...
-
تو قلب من یه امپراطوره...
شنبه 6 مرداد 1397 07:45
ناراحتت کردم دم رفتن خواستم که نا امید بشی از من این عادلانه نیست میدونم ازم نپرس چطور میتونم یکم واست لازمه بی رحمی دلیلشو حالا نمیفهمی به بغض وادارم نکن انقدر این گریه ها باشه برای بعد تو قلب من یه امپراطوره تسلیم میشه چون که مجبوره برو نباید مال من باشی خواهش نکردم این یه دستوره نفرین به این وجدان بیهودم ای کاش من...
-
[ بدون عنوان ]
پنجشنبه 28 تیر 1397 00:13
اعصابم وقتی خورده و قاطی ام سخته تمارض کنم...ولی باید عادت کنم.....خیلی اعصابم بهم ریختس الان
-
[ بدون عنوان ]
دوشنبه 25 تیر 1397 11:15
تنهایی من اتفاق تازه ای نیست....غقه نخور عزیز دلم من که میدونم چقد تنهایی.اشکال نداره بذار دنیا هرکار میتونه بکنه...من تو اوج تنهاییات کنارتم...هیچکس هم نفهمتت منکه میفهممت...همه چی علیهت میشه منکه میفهممت.. یه مشکلو حل که نه....تا باهاش کنار میای یه کشکل جدید پیش میاد منکه میفهممت...هیچکی کنارت نیست حتی اون منکه...
-
یه اعدامی که امیدش به دنیا نیست..(پاروی بی قایق)
دوشنبه 25 تیر 1397 10:52
دوتا چشمام دوتا سرباز مغرورن که مدت هاست از معشوقشون دورن دوتا سرباز که چندتا زن تنها توی دلشوره هاشون رخت میشورن دوتا دستام دوتا چاقوی بی دسته دوتا قفل بزرگ دست و پا بسته دوتا پارو دوتا پاروی بی قایق دوتا کشتی با ده تا لنگره خسته گلو خلوت ترین پس کوچه ی بن بست سرم سرکش ترین فواره ی میدون یه فنجون قهوه تو غمگین ترین...
-
روزای خوبی پشت این روزای من نیست...
جمعه 22 تیر 1397 21:28
روزای خوبی پشت این روزای من نیست حس میکنم احساسم و از دست دادم آغوش تو میراث من از زندگی بود حس میکنم میراثم و از دست دادم تنهایی من اتفاق تازه ای نیست هربار رفتی تا همیبشه برنگردی شاید نتونی حس کنی من چی کشیدم چون هیچوقت احساس ِ تنهایی نکردی روزای خوبی پشت این روزای من نیست حس میکنم احساسم و از دست دادم آغوش تو میراث...
-
آی...نبودنت امونمو دیگه برید...
پنجشنبه 21 تیر 1397 23:43
هی پرسه میزنم تو این خیابونا هی زجه میزنم میخوامت از خدا عجب هواییه بارون داره میاد نیستی ندارمت دلم تو رو میخواد نیستی کنار من ببندی چترتو دوتایی خیس بشیم بپیچه عطر تو نیستی حالم بده لعنت به این هوا من بی تو ناخوشم بارون میخوام چی کار بارون میخوام چیکار آی نبودنت امونمو دیگه برید آی یه کاری کن جونم دیگه به لب رسید آی...
-
باید که گره کنم توی عزای خودم
سهشنبه 19 تیر 1397 19:18
باید نفس بکشم توی هوای خودم باید که سر بزارم رو شونه های خودم باید که گریه کنم واسه عزای خودم شبونه گل ببرم خودم برای خودم یه شب نشد که بیام بازم به دیدن تو نشد نفس بکشم نفس کشیدن تو روزای تار منه شبای روشن تو چقدر غریبه شدی منم منم منه تو هنوز رویای تو دنبال منه هنوز زخمای تو رو بال منه هنوز از خواب خوشت میپرم هر شب...
-
هنوزم همونم یکم مبتلا تر
شنبه 9 تیر 1397 01:15
یه قلب شکسته یه روح پریشون یه عاشق یه تنها یه بی کس یه مجنون از اون مرد مغرور یه دیوونه مونده یه ویروونه بی تو از این خونه مونده تو دنیامو بردی سپرد ی به ماتم ولی تو خیالم هنوزم باهاتم هنوزم همونم یکم مبتلا تر هنوزم همونی یکم بی وفا تر هنوزم همونم یکم مبتلا تر هنوزم همونی یکم بی وفا تر یکم بی تفاوت یه عالم غریبه دل...
-
چشماتو باز کردی...دنیام زیرو رو شد..( با من بمون)
سهشنبه 5 تیر 1397 23:40
چشماتو باز کردی دنیام زیر و رو شد چشماتو بستی و باز تاریکیام شروع شد موهات کهکشونات، چشمات ستاره هاتن منظومه های شمسی جفت گوشواره هاتن کی بین مهربونا مث تو مهربونه نامهربونی با تو، بد نیست بد شگونه با من بمون بامن بمون با من بمون با من بمون ♫♫♫ شب بود خسته بودم، چشمامو بسته بودم خورشید سر زد و من پیشت نشسته بودم...
-
گفتی بمون..بامن بمون...گفتم میمونم
سهشنبه 5 تیر 1397 23:24
گفتم که مست و عاشقم دیوونهتو هر شب خرابم گوشه می خونه تو گفتی ببندم عهدو با یاد تو بستم تاج غرورم رو زیر پات شکستم گفتی که باید عاشق و دیوونه باشم چون ساقی هر شب می کش می خونه باشم گفتی که باید خاطرم شرط تو باشه راه خیال خسته ام خط تو باشه گفتی که بر یاس تنت پیرهن بدوزم چون شاپرک باشم که از عطرت بسوزم گفتی که دستمو...
-
این روزا دلت باما نیست...نگفتم چرا..( غم دریا)
دوشنبه 4 تیر 1397 19:55
توی ساحل روی شن ها قایقی به گل نشسته یکی با چشمون گریون گوشه ای تنها نشسته نگاه پر اضطرابش به افق، به بینهایت ساکته اما تو قلبش داره یک دنیا شکایت یک دنیا شکایت توی چشاش حلقه ی اشک توی قلبش غم دنیا منتظر به راه یاره تا بیاد امروز و فردا باورش نمیشه عشقو همه دنیاش زیر آبه تنها مونده توی ساحل زندگی براش عذابه تنهایی...
-
چی بگم از کجا بگم..
دوشنبه 4 تیر 1397 19:53
چی بگم از کجا بگم دردمو با کیا بگم بهتره که دم نزنم حرفی از عشقم نزنم از عشقی که گم شد و رفت عاشق مردم شد و رفت عشقی که بی فروغ نبود برای من دروغ نبود بغض نشسته تو گلوم وقتی نشستی روبه روم من از خودم چرا بگم می خوام از اون چشا بگم خیره تو چشم مست تو دست میدم به دست تو دل از زمونه می کنم حرف دلم رو می زنم چه حالتی داره...
-
عشق اسمانی
سهشنبه 20 آبان 1393 15:47
میروم از من نمیابی نشانی نازنین! برنخواهم گشت بهر تو زمانی نازنین! تا ابد در سینه جان و مهربان من تویی گرچه دیدم از تو بس نامهربانی نازنین! مرغ عشقم را دگر شوق پریدن نیست چون مرده در قلب تو عشق اسمانی نازنین! انتهای راه ما بس شوم و نا فرجام شد اینچنین مارا به منزل میرسانی نازنین! باغ سبز آرزوهای دلم خشکید اگر از برایش...
-
بیتابی
پنجشنبه 15 آبان 1393 18:30
من که خوابم نمیبرد ، خواب و راحتم راگرفته بیتابی عشق من! نیمههای شب شده و تو در آغوش همسرت خوابی ازتوعمری گذشته اما من باخودم فکر میکنم که هنوز تو همان دختر جوان هستی با همان گونههای سرخابی فرض کن این اتاق پیش من است وهمین تخت با من خوشبخت فرض کن این لباس خواب سفید فرض کن این ملافهی آبی اتفاقا شبی رباط کریم *...
-
تبعیدی
پنجشنبه 15 آبان 1393 18:21
نه رد میشی نه میمونی،تبت بد جور واگیره منو با دست کی کشتی که پای هر دومون گیره؟ منو کشتی و آزادی،نه زندونی نه تبعیدی میون ما دوتا مجرم به کی حبس ابد میدی؟ داری گم میکنی راهو،امیدی نیست پیدا شیم من این دستا رو میبوسم بذار هم دست هم باشیم یه عمره زیر این سقفیم تو رو بامن همه دیدن بری هرجای این دنیا بهت شک میکنن بی من تو...
-
بداهه
چهارشنبه 14 آبان 1393 17:36
چیزی نگو... بگذار این فاصله ها بینمان قضاوت کنند.. این همه روزگار سخت که بر روز ما گذشت.. آن بغض هایی که بی اختیار شکست... پاییزی که دستمان را گرفت... سرمایی که میانمان نشست.. این قلب های بی گناه و عاشق ما... این پیوند تو که ناگهان گسست.. چیزی نگو... پ.ن: دل کندنت چاره و بی رحمی تو بود جز مردنم برای دلم چاره ای نماند...
-
عکس
چهارشنبه 14 آبان 1393 12:46
-
حائل
سهشنبه 13 آبان 1393 18:26
میون دست من تا تو یه دستی مثل حائل بود/دل من زد به دریایی که بی پایان و ساحل بود تو برمیداری اسوده قدم ها از قدم ساده/ منم اون برگ زردی که به زیر پات افتاده مث کابوسه این لحظه تو بیدازم کن از این خواب/از این بارون غم خستم از این شبهای بی مهتاب چرا لبریزی از رفتن نگو بیهودس اصرارم/ نگو این اخرین لحظس من از این لحظه...
-
خیال
دوشنبه 12 آبان 1393 21:28
در این شب زوال خود دوباره در خیال خود تورا مرور میکنم/ و این دل رمیده را به خاک و خون کشیده را پر از سرور میکنم خیال روی ماه تو شراره ی نگاه تو دوباره دل برد زمن/ دوباره چون گذشته ها از اینکه عاشقت شدم حس غرور میکنم به رغم قلب جانی ات خیال و مهربانی ات مرا رها نمیکند/ هنوز در خودم گهی درون بارگاه تو حس حضور میکنم وصال...
-
برای بردنت از یاد
یکشنبه 13 مهر 1393 22:13
برای بردنت از یاد..تموم عمرمو دادم/تو اینجایی هنوزو من..خودم رو بردم از یادم... تو هر کاری بگی کردم..به هر راهی بگی رفتم/ولی از هر مسیری باز به راه عشقت افتادم. هنوزم مثل اونروزا نباشی غرق در غصم/هنوز از فاصله دلگیر هنوز از عشقت ابادم محاله مال هم باشیم اینو میدونم اما باز/تو رو من از خدا میخوام.تو شبها روی سجادم......