کارن

یه دیوارم اما پر از پنجره...یه خورشیدم اما زمستونی ام...

کارن

یه دیوارم اما پر از پنجره...یه خورشیدم اما زمستونی ام...

باید که گره کنم توی عزای خودم

باید نفس بکشم توی هوای خودم باید که سر بزارم رو شونه های خودم
باید که گریه کنم واسه عزای خودم شبونه گل ببرم خودم برای خودم
یه شب نشد که بیام بازم به دیدن تو نشد نفس بکشم نفس کشیدن تو
روزای تار منه شبای روشن تو چقدر غریبه شدی منم منم منه تو
هنوز رویای تو دنبال منه هنوز زخمای تو رو بال منه
هنوز از خواب خوشت میپرم هر شب
ببین تقدیر بده بی خبرو ببین طوفانیه چشمای ترو
ببین تو دوری و تنهاترم هز شب
باید نفس بکشم توی هوای خودم باید که سر بزارم رو شونه های خودم
باید که گریه کنم واسه عزای خودم شبونه گل ببرم خودم برای خودم

انگار کسی فکر پریشونی من نیست کسی تو شب بارونی من نیست
دیگه وقت پشیمونی من نیست
انگار تو قلبم غم دلخواه تو مونده هنوز قلب من همراه تو مونده
هنوز پشت سرم آه تو مونده انگار
ببین تقدیر بده بی خبرو ببین طوفانیه چشمای ترو
ببین تو دوری و تنهاترم هز شب
باید نفس بکشم توی هوای خودم باید که سر بزارم رو شونه های خودم
باید که گریه کنم واسه عزای خودم شبونه گل ببرم خودم برای خودم
روزای تار منه شبای روشن تو چقدر غریبه شدی منم منم منه تو

هنوزم همونم یکم مبتلا تر

یه قلب شکسته یه روح پریشون یه عاشق یه تنها یه بی کس یه مجنون

از اون مرد مغرور یه دیوونه مونده یه ویروونه بی تو از این خونه مونده

تو دنیامو بردی سپردی به ماتم ولی تو خیالم هنوزم باهاتم

هنوزم همونم یکم مبتلا تر هنوزم همونی یکم بی وفا تر

هنوزم همونم یکم مبتلا تر هنوزم همونی یکم بی وفا تر

یکم بی تفاوت یه عالم غریبه دل نیمه جونم هنوزم غریبه

یه وقتایی گیجم واست گل میارم میام پیش عکست تو گلدون میزارم

هواسم بهت نیست تو که نیستی پیشم تو یادم میای و پر از گریه میشم

تو از من بریدی من از تو بریدم خدا رو چه دیدی شاید خواب دیدم

که تو رفتی و رفتم از این زمونه چی به روزم اومد آخه کی میدونه

هنوزم همونم یکم مبتلا تر هنوزم همونی یکم بی وفا تر

یکم بی تفاوت یه عالم غریبه دل نیمه جونم هنوزم غریبه

هنوزم همونم یکم مبتلا تر هنوزم همونی یکم بی وفا تر

یکم بی تفاوت یه عالم غریبه دل نیمه جونم هنوزم غریبه

هنوزم همونم یکم مبتلا تر هنوزم همونی یکم بی وفا تر

یکم بی تفاوت یه عالم غریبه دل نیمه جونم هنوزم غریبه

چشماتو باز کردی...دنیام زیرو رو شد..( با من بمون)

چشماتو باز کردی دنیام زیر و رو شد

چشماتو بستی و باز تاریکیام شروع شد

موهات کهکشونات، چشمات ستاره هاتن

منظومه های شمسی جفت گوشواره هاتن

کی بین مهربونا مث تو مهربونه

نامهربونی با تو، بد نیست بد شگونه

با من بمون بامن بمون با من بمون با من بمون

♫♫♫

شب بود خسته بودم، چشمامو بسته بودم

خورشید سر زد و من پیشت نشسته بودم

چشمامو باز کردم، دیدم ازت خبر نیست

دیدم برام تو دنیا، از تو عزیزتر نیست

با من بمون با من بمون با من بمون با من بمون

 

گفتی بمون..بامن بمون...گفتم میمونم

گفتم که مست و عاشقم دیوونهتو
هر شب خرابم گوشه می خونه تو
گفتی ببندم عهدو با یاد تو بستم
تاج غرورم رو زیر پات شکستم
گفتی که باید عاشق و دیوونه باشم
چون ساقی هر شب می کش می خونه باشم
گفتی که باید خاطرم شرط تو باشه
راه خیال خسته ام خط تو باشه
گفتی که بر یاس تنت پیرهن بدوزم
چون شاپرک باشم که از عطرت بسوزم
گفتی که دستمو بگیر گفتم میگیرم
گفتی که از عشقم بمیر گفتم میمیرم
گفتم و گریه کردمو پای تو ساختم
این دل سر به راهو آسون به تو باختم
گفتی بمون با من بمون گفتم میمونم
گفتی با دل تنگی بخون
گفتم میخونــــــــــم
چرا با این که میدونم خطا کرده
هنوز دلگرم امیدم که برگرده
چرا با این که میدونم خطا کرده
هنوز دلگرم امیدم که برگــــــرده
گفتم و گریه کردمو پای تو ساختم
این دل سر به راهو آسون به تو باختم
گفتی بمون با من بمون گفتم میمونم
گفتی با دل تنگی بخون

این روزا دلت باما نیست...نگفتم چرا..( غم دریا)

توی ساحل روی شن ها قایقی به گل نشسته

یکی با چشمون گریون گوشه ای تنها نشسته

نگاه پر اضطرابش به افق، به بینهایت

ساکته اما تو قلبش داره یک دنیا شکایت

یک دنیا شکایت

توی چشاش حلقه ی اشک توی قلبش غم دنیا

منتظر به راه یاره تا بیاد امروز و فردا

باورش نمیشه عشقو همه دنیاش زیر

آبه تنها مونده توی ساحل زندگی براش عذابه

تنهایی براش عذابه

خاطرات لب دریا دیگه از یادش نمیره همه

دنیاش زیر آب و خودشم به غم اسیره

دست بی رحم زمونه عشقشو برده به دریا حالا

از خودش می پرسه میادش آیا و آیا

عاشقی که تنها باشه توی دنیا نمی مونه

دل عاشقو شکستن شده کار این زمونه

خاطرات لب دریا دیگه از یادش نمیره

همه دنیاش زیره آب و از غم دوریش میمیره

هرگز از یادش نمیره از غم دوری میمیره

از غم دوری میمیره

دیگه از یادش نمیره

از غم دوری میمیره