کارن

یه دیوارم اما پر از پنجره...یه خورشیدم اما زمستونی ام...

کارن

یه دیوارم اما پر از پنجره...یه خورشیدم اما زمستونی ام...

تبعیدی

نه رد میشی نه میمونی،تبت بد جور واگیره

منو با دست کی کشتی که پای هر دومون گیره؟

منو کشتی و آزادی،نه زندونی نه تبعیدی

میون ما دوتا مجرم به کی حبس ابد میدی؟

داری گم میکنی راهو،امیدی نیست پیدا شیم

من این دستا رو میبوسم بذار هم دست هم باشیم

یه عمره زیر این سقفیم تو رو بامن همه دیدن

بری هرجای این دنیا بهت شک میکنن بی من

تو تا وقتی که اینجایی به رفتن اعتقادی نیست

خودت باید ازم رد شی به من هیچ اعتمادی نیست

عذاب باتو سرکردن برای من یه تسکینه 

تو چی میفهمی از من که عذابم باتو شیرینه

...روزبه بمانی

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد